۱۳۸۹ آبان ۲۴, دوشنبه

چه خلاف سر زد از ما

ضیاء رفعت سخنگوی کمیسیون شکایات انتخاباتی خبر داد که رسیده گی به شکایت های جدی پایان یافته. آقای رفعت گفت که این کمیسیون شکایت ها را بر ۲۹ دسته تقسیم کرده و هر دسته را با یک حرف الفبا نام گذاری کرده است. وی گفت که کمیسیون مذکور دسته ی الف را تمام کرده و تا سه ماه آینده احتمالا به دسته ی کاف خواهد رسید. در پاسخ به این سوال که چرا کمیسیون مذکور شکایات را در ۲۹ دسته تنظیم کرده ، آقای رفعت گفت :
« خوب ، چه کار کنیم؟ شکایت ها خیلی  زیاد و بسیار متنوع بودند. مثلا دسته ی الف شامل شکایت هایی از این قبیل می شود که یک نفر در مرکز رای دهی نشسته و از سر صبح تا ساعت سه بعد از ظهر ۶۷ بار رای داده است. در برابر شکایت های دسته ی عین و غین در این حد جدی نیستند. به عنوان نمونه کسی شکایت کرده که ... ببخشید ، بگذارید عین شکایت را برای تان بخوانم ... بلی این است :
مسئولین محترم شاروالی کابل ،
این جانب عزیزالله فرزند حاجی حسیب ساکن ولایت مرد خیز بغلان به مورخه ی هذا که در سر نامه ذکر گردیده می خواستم بروم و به محترم برات خان رای بدهم که در سر راه با دو دانه سگ سیاه غول پیکر رو برو گردیده و فرار نموده و به دکان کلچه پزی نور چشمان ام حفیظ الله که یک جوان رشید و خواهر زاده ام می باشد پناه بردم. این دو سگ تا شام در پیش دکان خوابیده بودند و منتظر من بودند که از دکان برایم که زبان ام لال مرا پاره پاره کنند. از سبب این وافعه ی خوفناک اینجانب نتوانستم که رای بدهم. در این اثنا اینجانب پرس و جو نموده و معلوم گردید که سگ های مذکور متعلق به حاجی ابراهیم می باشد که توجه ننموده و رها می نماید و مردم خیلی اذیت می شوند. من در این ورقه ی هذا شکایت می نمایم که این حاجی و سگ هایش به سزای اعمال خود رسانیده شده و دیگر بار مزاحم نشوند. همچنین در آن روز هوا خراب بود که البته مربوط خداوند رحمان و رحیم میشود و من بر پدر خود رحمه الله علیه لعنت کنم که از دست خدای بزرگ شکایت نمایم.
با احترام زیاد تحریر شد در روز جمعه به دست عزیزالله. والسلام».

آقای رفعت هم چنان گفت که رسیده گی کردن به همه ی این شکایت ها سال ها وقت خواهد گرفت و کمیسیون مصمم است که این کار را انجام بدهد.

۱۳۸۹ آبان ۲۱, جمعه

دولت باز و دشمنان اش

اخیرا شایع شد که نوار صوتی ای به دست آمده که در آن یک مقام بلند پایه ی دولت از یکی از کارمندان کمیسیون مستقل انتخابات می خواهد تا نتایج انتخابات را تغییر بدهد. ما اول باور نمی کردیم. چرا که به قول امام راحل « ملتی که باور نمی کند خیلی فایده می کند». اما پس از آن که قضیه زیاد جدی شد ما هم تصمیم گرفتیم که نسخه یی از آن نوار صوتی به دست مان بیفتد و افتاد. ما زود بررسی اش کردیم و مثل مقامات دولتی مجبور نبودیم که بررسی کردن یک نوار بیست دقیقه یی را این قدر طول بدهیم تا ببینیم روش های دیگر به نتیجه می رسند یا نه. البته قابل ذکر است که ما نفهمیدیم این مقام دولتی که در این نوار خواهان تغییر نتیجه ی انتخابات پارلمانی است کیست. فقط همین قدرش روشن است که از طرفداران « آن ها» است و مصداق آن ها را خود شما تعیین بفرمایید. چون « آن ها» بسته به ضرورت ممکن است این ها باشند. این شما و این متن پیاده شده از نوار مذکور ( در این جا غرض اختصار مقام دولتی را مقام و کارمند کمیسیون مستقل انتخابات را کارمند می نامیم):

مقام: سلام علیکم
کارمند : سلام علیکم
مقام : چه طور شد پدر ات؟
کارمند : صبر کنید یک لحظه. تیپ روشن نیست. ریکارد نمی کند. باشید یک دقیقه.
مقام : کست دارید؟
کارمند : بلی. چند دقیقه گپ می زنید.
مقام : پانزده - بیست دقیقه.
کارمند : روشن اش کردم. بگویید.
مقام : سلام علیکم.
کارمند : سلام علیکم.
مقام : قطع کن. دو باره از سر بگیر.
کارمند : چرا؟
مقام : تو سلام علیکم نگو. یک چیزی دیگر بگو.
کارمند : خیلی خوب . یک دو سه. برو.

مقام : سلام علیکم.
کارمند : سلام. بفرمایید. کمیسیون مستقل انتخابات.
مقام : چه طور شد پدر ات؟
کارمند : پدرم به لطف خدا و مهربانی شما خوب تر شده. به هند فرستادیم اش.
مقام : خوب . کار تان زیاد است؟
کارمند : بلی . کار ما خیلی زیاد است. از هر ولایت نتیجه انتخابات رسیده. یک وضعیتی هست که نپرسید.
مقام : از آدم های ما کی پیروز شده ، کی نشده؟
کارمند : والله ، زیاد آدم ها ناکام شدند. ولی چند تای شان واقعا حیف است. لطیف پدرام ، احمد بهزاد و داکتر محی الدین ناکام ماندند. بشردوست هم ناکام شده.
مقام : خوب. چه کار می کنید حالا؟
کارمند : هیچ دیگر. به پارلمان راه نیافتند دیگر.
مقام : نه این طور نمی شود. باید یک کاری بکنید.
کارمند : ببخشید . ما نمی توانیم کاری بکنیم. نتیجه همین است که هست. چه کار کنیم؟
مقام : حالا می گویم که چه کار کنید. اما پیش از آن از ولایت غزنی چه خبر؟
کارمند : از غزنی یک نفر هزاره ، دو نفر تاجیک و هفت نفر پشتون به پارلمان راه یافته اند.
مقام : در آن جا چه خبر است؟
کارمند : خبری نیست. این چیز ها را از روی نتایج رسمی انتخابات خدمت تان گفتم.
مقام : نه . این طور نمی شود.
کارمند : ببخشید ، من فقط همان چیزی را می گویم که در کامپیوتر می بینم.
مقام : ببین برادر گل ، اولا پدرام ، بهزاد و داکتر محی الدین را پس می آوری...
کارمند : معذرت می خواهم . من این کار را نمی توانم. آن ها باخته اند.
مقام : همین کاری را که می گویم بکن. رای این سه نفر را زیاد کن که به پارلمان بروند. بعد ، رای نامزدهای ولایت غزنی را کاملا تغییر بده. باید هیچ پشتونی در میان نماینده گان انتخاب شده نباشد.
کارمند : من عذر می خواهم. این نتایج همین طور به ما رسیده. ما نمی توانیم تغییر اش بدهیم.
مقام : خوب. پس نمی شود؟
کارمند : ببخشید دیگر.
مقام : اگر از کار برکنار شدی یا خدای نخواسته کدام سوء قصد به جان ات شد باز نگویی که خبر ات نکرده بودم.
کارمند : خوب ، منظور من این بود که من نمی دانم چه گونه می توانیم نتایج را تغییر بدهیم.
مقام : آن اش را خودت بهتر می دانی. ماشاء الله کامپیوتر هم یادداری دیگر.
کارمند : من یک چاره می کنم تا فردا.
مقام : زنده باشی. حالا بهتر شد.

کارمند : صحیح حرف زدم ، نوار همین قسمی بیرون بیاید می شود؟
مقام : هی هی ، چه می گویی تو؟
کارمند : نترسید ، تیپ را خاموش کرده ام.
مقام : یک یک نسخه از این نوار را به چند خبرگزاری روان کن.
کارمند : به چشم .

کارشناسان مرکز رای شناسی ریخته ها پس از یک ساعت بحث در مورد این نوار به این نتیجه رسیدند که مقام دولتی مذکور قطعا یکی از مخالفین سرسخت حامد کرزی بوده است. چنان که از متن مکالمه آشکار است ، کسانی چون لطیف پدرام ، داکتر محی الدین مهدی و احمد بهزاد در انتخابات شکست خورده بوده اند. اما پس از فشارهایی که مقام دولتی فوق الذکر بر یکی از کارمندان کمیسیون انتخابات وارد می کند ، کارمند مذکور در آرای آن ها دست کاری کرده و آن ها را در لیست کامیاب ها جای می دهد. هم چنین کاملا مشخص است که آنچه فعلا به عنوان لیست نامزدان کامیاب غزنی داریم یک لیست تقلبی و دست خورده است.
حال ، بر مردم شریف افغانستان است که با حمایت از رئیس جمهور کرزی و دوستان صادق و مظلوم او در دولت و پارلمان نگذارند که تقلب گسترده درا نتخابات چهره ی پاک و نورانی دموکراسی در کشور را سیاه نماید. همچنان لوی سارنوالی وظیفه دارد که مقام دولتی پیش گفته را به زود ترین فرصت یافته و او را همراه با همدست تقلب کار اش در کمیسیون انتخابات به پنجه ی عدالت و قانون بسپارد. لوی سارنوالی مکلف است که نتیجه ی فعلی انتخابات را باطل اعلام کند و اگر امکان ندارد که انتخابات دیگری برگزار شود دیگر هیچ انتخاباتی برگزار نکند و همین طوری خیلی خوب اش است.

بر اساس تازه ترین خبر در این زمینه ، که همین لحظه که شما این سطر را می خوانید به دست مان رسید ، تاکنون یک میلیون و هفت صد هزار نسخه از نوار مذکور در سراسر جهان تکثیر شده است. گفته می شود هزینه ی تکثیر این نوارها را سفارت جمهوری اسلامی ایران به مخالفین رئیس دفتر ریاست جمهوری داده است.

۱۳۸۹ آبان ۱۲, چهارشنبه

الکمیته و ما ادراک مالکمیته

بر اساس گزارش بی بی سی دولت افغانستان کمیته ی ویژه یی را موظف کرده تا نامزدهای ناراضی انتخابات پارلمانی را قانع کند. یکی از نامزدها که توسط کمیسیون مستقل انتخابات رد شده بود و یک نفره در مقابل شهر کابل تجمع کرده بود ، گفت :
« این انتخابات باطل است ، گرچه انتخابات ریاست جمهوری کمتر باطل بود». از آن طرف ، یعنی طرف کمیته ، سخنگوی کمیته ی قانع سازی به خبرنگاران گفت که این کمیته به هیچ وجه اجازه نخواهد داد که نامزدهای ناراضی بدون قناعت از پلجرخی آزاد شوند. یکی از خبرنگاران که تکان خورده بود پرسید : « این نامزدهای ناراضی فعلا در زندان اند؟». سخنگوی مذکور لبخند شیرینی زد و پاسخ داد : « به مزاح نمی فهمی برو مثل سگ بمیر حرامی !».
گفته می شود که دولت قصد دارد کمیته ی ویژه ی دیگری بسازد که کمیته ی اولی را قانع کند از تعقیب نامزدهای ناراضی دست بردارد. فاروق وردک رئیس « شورای هماهنگی ما طالب نداریم » امروز صبح اعلام کرد که به زودی « وزارت نظارت بر کمیته های حل اختلاف» ایجاد خواهد شد. وی تصریح کرد که « آن پول ها» از جمله برای ایجاد همین وزارت مصرف شده است. یکی از خبرنگاران که در « آن روز» در « آن طیاره» نبوده ، خواهان توضیح بیشتری در مورد آن پول ها شد. اما آقای وردک به شدت چیزی نگفت.
در یک خبر دیگر ، حامد کرزی گرفتن پول نقد از بنگلادش را رد کرد و جهت شفافیت هر چه بیشتر امور دولتی از خبرنگاران خواست که نام کشور ها را بگیرند تا او بگوید که از آن ها پول گرفته یا نگرفته و اگر گرفته چه قدر گرفته.
خبرنگار تلویزیون آریانا : عربستان
کرزی : بلی. هفت صد درهم.
خبرنگار صدای افغان : چه گوارا
کرزی : برادر چه گوارا کشور نیست ، آبشار است.
خبرنگار بی بی سی : همه ی کشور های جهان
کرزی : شما مهربان استید .
خبرنگار هشت صبح : پاکستان
کرزی : گفته اند که می دهند ولی تا کنون انتظار کشیده ایم.
خبرنگار تلویزیون طلوع ( آرش بکتاش) : ایران
کرزی : ما ....
بکتاش : منظور تان از ما چیست ؟
کرزی: قبلا ...
بکتاش: این که می گویید قبلا دقیقا به زمانی بر می گردد که شما در ایران بودید یا به دوران عصر روشنگری می رسد ؟
کرزی : پول های که داده شده بود ...
بکتاش : گرفته شده بود یا داده شده بود. در ضمن ما شنیده ایم که...

شعر سپید :

در این وقت دیگران رفتند
و بکتاش
می ریخت
سوال های خود را
بدان سان که
فرصتی نمی ماند
پاسخ گفتن را.