۱۳۸۹ مهر ۱۰, شنبه

فهم و صداقت ات ما را کشته

آقای کرزی گفت : خارجی ها پس از تامین منافع خود از افغانستان می روند. بی بی سی

عده ی زیادی گفتند : نه ، نمی روند. کرزی گفت : می روند. آن ها گفتند : نه ، نمی روند. کرزی دهان خود را خوب به میکروفون نزدیک کرد و گفت : می روند. به خدا می روند. در میانه ی همین اصرار و انکار بود که ناگهان منافع خارجی ها تامین شد و هیچ کسی از جای خود تکان نخورد. آن ها ( یعنی همان منکران) گفتند : نگفتیم که نمی روند؟ کرزی پاسخ داد : حتما منافع شان تامین نشده که کسی نرفت.
ماه ها رفتند و سال ها گذشتند و روزی میرویس کرزی از پدر خود پرسید : پدر جان ، خارجی ها چه وقت از افغانستان می روند؟
کرزی: بچیم ، هر وقت منافع شان تامین شود می روند.
میرویس: پدر جان ، منافع چیست؟
کرزی: Interest, Interest
میرویس : خوب ، تامین کنید که بروند.
کرزی: چرا تو اصرار داری که خارجی ها بروند ؟
میرویس ( با چشمان گریان) : به خاطری که من نمی خواهم خارجی شوم. من نمی خواهم غلام پاکستان شوم. به خدا این وطن و بدبختی هایش را که می بینم دلم می شود به زیر خاک در آیم...
کرزی: بچیم ،تو هم خاصیت های سابق مرا گرفتی. من همین حرف ها را گفتم که کاکایت را در نیویورک تحت تعقیب قرار دادند.
میرویس : من فردا بیل می گیرم و این وطن را آباد می کنم...
کرزی: ووی چه گپ است؟ وطن را آباد می کنم. برو گم شو از پیشم. حالی روزگار فامیلی ما بد است که تو ... بیل می گیرم ، بیل می گیرم. برو گم شو.

چند سالی گذشت و میرویس کرزی در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شد و انجنیر اسدالله اسدالله رقیب خود را شکست داد. اسدالله اسدالله مدعی شد که تقلب شده اما همه ی ناظران داخلی و خارجی گفتند : می دانیم ولی خداوند صابران را دوست می دارد. میرویس کرزی در اولین روز ریاست جمهوری خود برای مردم افغانستان سخنرانی کرد و گفت : قرار است تا سه سال دیگر ۷۹ کشور از ۱۳۴ کشور جهان نیروهای خود را از افغانستان خارج کنند. اما ای مردم شریف کشور ! کشور های باقی مانده خارجی هستند و تا منافع شان تامین نشود خارج نخواهند شد. میرویس کرزی در حالی که اشک می ریخت گفت : الحمدالله یوتیوب هست . بروید ببینید لذت ببرید. این وطن همین طور هست که هست. توریالی پسر من خارجی شده.

۵ نظر:

حسین عباسی گفت...

سلام
امید وارم که کرزی نواسه نداشته باشد.

بشیر دژم گفت...

نهایت عالی وپخته بود دستی را که این قلم کشیده قابل بوسیدن است خدا یارت مهم نیست بدانی من کی ام واز کجا ، صرف باید بگویم که از طریق لینک حضرت جان وهریز واز صفحات او به خودت سر زدم .

غلام نبی افضلی گفت...

ها ها ها
عباسی عزیز دعای تان قبول در گاه حق باد.
سری به این ویبلاگ بزنید:

khorjein.blogfa

صدایی در سکوت تلخ گفت...

سلام
و ندا آمد از آسمان که ای هاتف گرامی! مگر کیبورد کامپیوتر تان می شکند اگر سری به وبلاگ دوستان بزنید؟

هنوز هیچ عکس العملی از جانب هاتف گرامی در باره این ندای آسمانی به چشم نخورده است!

صدایی در سکوت تلخ گفت...

سلام
و ندا آمد از آسمان که ای هاتف گرامی! مگر کیبورد کامپیوتر تان می شکند اگر سری به وبلاگ دوستان بزنید؟

هنوز هیچ عکس العملی از جانب هاتف گرامی در باره این ندای آسمانی به چشم نخورده است!