۱۳۸۸ فروردین ۳۰, یکشنبه

موثق ، اما بی تفسیر 3

خبر اول:

یکی از اساتید شعبه ی ژورنالیزم دانشگاه کابل به سبک خبر نویسی این جانب اعتراض کرد. وی گفت که بعضی از دشمنان وطن با نشر اخبار کذب و غیر حرفه یی باعث تخریش افکار عمومی می شوند ( وی گفت که تخریش از باب استفعال یک کلمه ی ترکی است که به معنای " به خروش در آوردن" به کار می رود). این استاد پوهنتون گفت : " خبر چندین معیار دارد. مثلا خبر باید صحیح ، جالب ، تازه ، کوتاه و دارای خصوصیاتی چون درستی ، نو بودن ، مختصر بودن و یک قسم کشش باشد". وی برای روشن کردن منظور خود اضافه کرد : " اگر کسی بگوید که احمد درخت را خورد ، این خبر نیست. چون در بعضی ممالک افریقایی احمدها درخت را می خورند. اما اگر کسی بگوید که درخت احمد را خورد ، این خبر است".

خبر دوم:

زن و شوهری که دو ماه پیش عروسی کرده بودند ، از هم جدا شدند. این دو که در یکی از دهات دور افتاده ی کشور به نام ِ " قلای ِ خشک" زنده گی می کردند سر ِ یک زنگ تلفون با همدیگر قهر کردند. بنا بر گزارش ها آن دو توافق کرده بودند که فردای روز ِ عروسی داماد به پشت تپه رفته و از آنجا به خانم خود " میس کال" کند تا خانم او بعدا بتواند به خانم های دیگر بگوید که امروز شوهر اش به او میس کال کرده بود. اما شوهر مذکور در روز موعود قرار خود را از یاد برد.

توضیح : " میس کال" نوعی زنگ زدن رایج در کابل است. در این نوع زنگ زدن شما به کسی زنگ می زنید و طرف مقابل تان تلفن خود را بر می دارد و شماره ی شما را در موبایل خود می بیند و با خود می گوید : فلانی است ، میس کال زده.

خبر سوم:

انجمن روان شناسان افغانستان یا " د افغانستان د اروا پوهانو انجمن" اعلام کرد که اعضای این انجمن با دولت افغانستان همکاری خواهند کرد. گفته می شود که دولت افغانستان قصد دارد به کمک متخصصین این انجمن روح ِ ظاهرشاه فقید را احضار کند و از او بخواهد که اگر ممکن باشد لطف کند و لقب " بابای ملت " را پس بدهد. گفته می شود عبدالرب رسول سیاف تهدید کرده که اگر لقب " بابای ملت" را به او ندهند ، او در انتخابات پیش رو از حامد کرزی حمایت نخواهد کرد. وی " بابای ملت 2" را نپذیرفته و با کنایه گفته است : " بعضی فکر می کنند که القاب ملی هم مثل آدرس های وبلاگ هستند که اگر اولی اش موجود نبود در آخر اش 2 بنویسی و مشکل حل شود".

خبر چهارم:

یک میلیون نفر در بامیان در حمایت از زلمی خلیل زاد دست به راه پیمایی زدند ( بر اساس گزارش ها آن ها برای آن که راه پیمایی در اثر دست زدن بسیار از کنترول خارج نشود دستکش پوشیده بودند). راه پیمایی کننده گان در حالی که شعار " ما از ابراهیم خلیلزاد حمایت می کنیم" سر می دادند خواهان محاکمه ی عمرالبشیر رئیس جمهور سودان شدند و از کشته شدن چهار دزد دریایی سومالیایی ابراز خوشنودی نمودند. یکی از راه پیمایی کننده گان در پاسخ به این تذکر که اسم اول خلیل زاد زلمی است و نه ابراهیم ، با عصبانیت گفت : " در اینجا مردم ابراهیم را زیادتر می پسندند. زلمی هم شد نام؟!". راه پیمایی با توزیع عکس های آیت الله خامنه یی در میان مردم به پایان رسید.


خبر پنجم:

اعضای تیم ِ ملی کریکت افغانستان به افریقای جنوبی پناهنده شدند. سخن گوی این تیم در حالی که اشک می ریخت اعلام کرد که به دنبال قرار گرفتن این تیم در مقام ششم ما روی نداریم که به وطن برگردیم و بهتر همان است که از شدت شرم درخواست پناهنده گی بدهیم. وی اظهار داشت که اعضای تیم به این نتیجه رسیده اند که تا شرم شان را در افریقای جنوبی نپرانند ، به وطن باز نخواهند گشت. وی در اخیر از همه ی کسانی که از تیم کریکت حمایت کرده اند تشکر کرد و به نقل از سنایی گفت :

چه خوش کز ملک بگریزی چه قاچاقی چه با ویزا

به هرجایی که پیش آید چه افریقا چه مفریقا

۱ نظر:

Amin گفت...

سلام اصف جان زنده باشی. بسیار عالی بود مخصوصا توضیع عکسهای خامنه ای.