۱۳۸۸ اردیبهشت ۱, سه‌شنبه

موثق ، اما بی تفسیر 5

خبر اول:

شرایط نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان اعلام شد. کمیسیون مستقل انتخابات شرایط زیر را برای نامزد های احتمالی مطرح کرد :

- نامزدها باید تابعیت یکی از کشورها را داشته ، حاضر به مذاکره بوده و میانه رو باشند

- نام و تخلص یک نامزد نباید عین چیز باشد

- در صورتی که نام یک نامزد انوارالحق باشد وی موظف خواهد بود که فرد دیگری با نام نور الحق را پیدا کرده و نامزد کند و گرنه خودش نیز باید کنار برود

- نامزد ها باید ازدواج کرده باشند و بتوان آنان را در شش ماه آینده پدر ِ کسی خطاب کرد

- نامزد ها باید انسان ها را دوست داشته باشند اما نباید تخلص خود را به خاطر خودنمایی و تبلیغات انتخاباتی پیش از موقع طوری انتخاب کرده باشند که باعث اغوای مردم گردد

- حد اقل یکی از نامزدها باید یک دوره در افغانستان سفیر بوده باشد

- نامزد ها باید بیش از ده هزار دالر نداشته باشند ، ولی در صورت نیاز باید بتوانند میلیون ها دالر از برادران خود قرض کنند

خبر دوم:

فرستادن اولین سفینه ی فضایی افغانستان به فضا با مشکل مواجه شد. وزیر معادن و صنایع کشور اعلام کرد که سفینه ی مذکور با موفقیت از زمین برخاست اما متاسفانه پس از شش ثانیه لنگی اش به شاخ درخت بند شد و دو باره به زمین افتاد. عده یی از منتقدان بر این باور اند که بستن لنگی بر سر ِ این سفینه لازم نبود. اما سخن گوی ریاست جمهوری ضمن رد ِ این انتقادها ، گفت :

" ما دیگر چه کار به فضا داریم؟ می خواستیم عنعنه ی خود را به آسمان بفرستیم".

خبر سوم:

مرکز مداوای ایدز در افغانستان افتتاح شد. یکی از جوانانی که سال ها آرزوی گرفتن ایدز داشت اما از آن می ترسید ، گفت : " با افتتاح این مرکز دیگر جای ترس نیست و ما می توانیم با اطمینان بیشتر ایدز بگیریم". "عبدالحق ِ عمیق نظر" رئیس این مرکز با اشاره به بحران های گذشته ی کشور اظهار داشت که این مرکز به صورات شورایی اداره می شود تا از بروز هر نوع گلبدین ( معادل ِ تازه برای مشکل ) جلوگیری شود. وی در پاسخ به این سوال که آیا ده ها هزار نفری که در اطراف مرکز مذکور گرد آمده اند همه ایدز دارند ؟ چنین گفت : " نخیر، این ها ایدز ندارند. گلبدین در جای دیگری است. مساله از این قرار است که دیروز یکی از نماینده گان ما در یکی از نقاط ِ مزدحم شهر افتتاح این مرکز را به مردم خبر می داد. متاسفانه این نماینده ی ما شاعر است و برای آن که به مردم بفهماند که ایدز چه گونه چیزی است آن را به نهالی تشبیه کرد که در چند روز میوه های بی شمار می دهد. حالا این کسانی که شما در بیرون مرکز می بینید آمده اند و از ما نهال می خواهند".

خبر چهارم:

فاروق وردک وزیر معارف اعلام کرد که تا سال 2020 هیچ کودکی بیرون از مکتب نخواهد ماند. وی تحقق چنین چیزی را مشروط به دو شرط دانست : اول ، این کار در صورتی امکان دارد که خود او تا سال 2020 وزیر باشد و در این مدت هرگز زکام نکند. دوم ، دولت وزارت جدیدی تشکیل بدهد به نام " وزارت مبارزه با تقلب کودکان " و وظیفه ی این وزارتخانه این باشد که بعضی از آدم های خردسال را که خود را به نام کودک معرفی می کنند دستگیر کرده و به پنجه ی قانون بسپارد. وی در توضیح این مساله گفت : در افغانستان بسیاری از زنان کودکان خود را ده تا یازده سال در بطن خود نگه می دارند و وقتی که آنان را به دنیا آوردند از همان روز سن شان را حساب می کنند. وی حتا مدعی شد که بعضی از زنان تا سی و پنج سال نیز کودکان خود را در بطن خود نگه می دارند. آقای وردک گفت که بسیاری از کسانی که می گویند هفتاد ساله اند در حقیقت پیشاپیش صد سال خود را زده اند.

خبر پنجم :

اولین شماره ی هفته نامه ی " کربلا" در کابل منتشر شد. در بخشی از یادداشت سردبیر این هفته نامه آمده است : " این هفته نامه رسالت دفاع از خون های به ناحق پامال شده ی شهدای گلگون کفنی را دارد که در سال 61 هجری در صحرای سوزان کربلا جان های های شیرین خود را از دست دادند.اکنون دفاع از این عزیزان بیش از هر زمان دیگری واجب تر می باشد. چرا که عده یی فرصت طلب ِ بی ایمان قصد دارند رویدادی را که از وقوع آن تنها هزار و چند صد سال می گذرد از یاد مردم ببرند و به جای آن از مرده های جنگ داخلی در ده سال گذشته تجلیل کنند. کج فهمی نشود. ما ارزش جان انسان ها را به خوبی می دانیم. اما خون امام و یاران با وفای اش کجا و خون ِ چند تا نانوا و جوالی و بقال سر کوچه کجا".

از دیگر عناوین مهم این شماره این هایند :

- وقتی زنان بی حیا می شوند

- یادی از شهدای خرمشهر

- پشتوانه های علمی ِ زیارت بقیع

- این پیر فرزانه ی قندهاری

- لیسه ی معرفت دل امام زمان را به درد آورد

۱ نظر:

Shaharzad گفت...

فوق العاده است.. پس یک دوره سفارت هم شرط شده ها..من میخواهم این هفته نامه جدید را بخوانم...
از خواندن گفتگوی فاروق وردک بسیار لذت بردم.. من تا بحال حکمت وزیر معارف شدن او را ندانستم... یعنی شغل دیگری نبود که بهتر به درد قابلیت ها و استعدادهای!! او بخورد.